باسمه تعالی
سلام
برنامه افطاری هیئت الزهرا(س)
هفته اول: یکشنبه بیست و سه تیر ساعت 18
منزل آقای رحیمزاده(10)
قزائت جمعی جزء پنجم قرآن کریم
مناجات (حسام کرمی)
سخنرانی (سید احمد طباطبایی)
نماز جماعت و افطار
یا علی
کلمات کلیدی:
انا لله و انا الیه راجعون
سلام
متاسفانه مطلع شدیم پدر بزرگوار آقای محمدعلی کبریایی به رحمت خدا رفتند.
برای ایشان از درگاه الهی طلب مغفرت کرده و به خانواده شان تسلیت عرض می نماییم
به اطلاع دوستانی که امکان خواندن نماز لیلة الدفن را دارند می رساند
که نام ایشان محمد فرزند صفوة الله می باشد
کلمات کلیدی:
سخنران : حجه الاسلام حسین افشاری
مداح : برادر حسام کرمی
5شنبه 26 بهمن از نماز مغرب عشا
کلمات کلیدی: اخبار
باسمه تعالی
سلام
جشن آغاز امامت امام زمان (ع)
یکشنبه اول بهمن 1391 ساعت 19
سخنران: شیخ یوسف ربیعی
مداحین: حاج علی الفت و حسام کرمی
میزبان: آقای صادق زاده (17)
کلمات کلیدی: اخبار
باسمه تعالی
سلام
جشن میلاد آقا امام رضا علیه السلام همراه با یادی از شهدا هشت سال دفاع مقدس
پنجشنبه 6 ام مهر
با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حسین افشاری
، جلسه قرآن آقای هادی خزعلی (16)
و مولودی خوانی آقای حسام کرمی (13)
از نماز مغرب و عشا
میزبان: سید محمد صالح عامری (16)
کلمات کلیدی: اخبار
باسمه تعالی
هیئت الزهراء(س)، حاج آقا زعفرانی، جلسه هفتم «نگرشی نو به نهجالبلاغه»، 26 بهمن 1390، دوران خلافت حضرت امیر(ع)
- مرور جلسه گذشته
- نظر حضرت امیر(ع) درباره پذیرفتن خلافت بعد از قتل عثمان این بود که من وزیر باشم برای شما بهتر است تا خلیفه.
- دلیل پذیرفتن خلافت از سوی امام، اتمام حجت بهخاطر حضور و اصرار مردم بود.
- سؤال: آیا قبول ولایت منوط به نظر مردم است؟
- در زمان هجوم مردم بیت نکردند تا احساسی نباشد و بیعت را به زمان دیگر موکول کردند.
- اتمام حجت حضرت امیر(ع) پیش از پذیرفتن خلافت
- ü خطبه ششم نهجالبلاغه؛ اعلام برنامه حضرت و وضعیت جامعه
- اوضاع فعلی مانند زمان پیش از بعثت پیامبر(ص) است.
- حالا که بیعت کردید آزمایش میشوید و غربال میشوید. موقعیتهای بیجهت حذف میشود.
- سفارش به رعایت تقوی
- اشاره به اینکه اغلب طرفداران باطل بیشتر از حقمداران هستند.
- وضعیت قاعدین
- عدهای با امام بیعت نکردند به نام قاعدین. امام برخلاف رسم، کسی را مجبور به بیعت یا آوردن ضامن برای بیعتنکردن نکردند.
- اصلاحات اقتصادی موردنظر حضرت امیر(ع)
- محوریت اصلاحات اقتصادی حضرت امیر(ع) از میان برداشتن اختلاف طبقاتی بهبهانه سوابق در اسلام بود.
- حضرت: حتی اگر ببینم این اموال ناحق را مهر زنان کردید برش میگردانم.
- در عدل گشایشی است که اگر کسی طاقت آن را نداشته باشد، طاقت ظلم را هم نخواهد آورد.
- در جایی نعمت فراوان ندیدم مگر آنکه در کنار آن حق خورده شده نباشد.
- حضرت اشاره میکنند که کارهایی که شما کردید مانند جهاد حسابش با خداست و من بیت المال را باید به مساوات تقسیم بکنم.
- حضرت در مقابل ویژهخواهی یکی از از اصحاب اشاره کردند: آیا شما میخواهید با ظلم به افرادی که زعامت آنها را دارم طرفدار جمع کنم؟ اگر مال خودم بود به مساوات تقسیم میکردم چه برسد به مال خدا (بیتالمال).
- استفاده مال در جاییکه محل آن نیست اسراف است و انسان را نزد خدا پست میکند.
- حتی اگر به افرادی زیاده بدهی خدا تو را از تشکر آنها محروم میکند و لزوماً به تو علاقهمند نمیشوند.
- نظر امام(ع) درباره برخورد با خواص اجتماعی- سیاسی
- ü بخشی از نامه 53؛ عهدنامه مالک اشتر
- دوستداشتنی چیزها نزد تو چیزی باشد که رضایت عامه مردم را جلب می کند که ناراحتی عمومی مردم رضایت خواص را هم از بین میبرد. پس سعی بر عدالت با گستره بیشتر باشد.
- خواص در زمان راحتی خرج زیادی دارند، اما در زمان سختی کمتر کمک میکنند. اگر انصاف کنی ناراحت میشوند و اگر چیزی خواستند بر آن اصرار میکنند و چندان شکرگزار تو نخواهند بود. اگر به آنها ندهی عذر تو را نمیپذیرند و در سختی صبر آنها از همه کمتر است.
- ستون دین و قوام جامعه به عموم مردم هستند، پس میلات به اینها باشد.
- امام(ع) توصیه مغیره بن شعبه درباره اینکه به کارگزاران عثمان دست نزن تا اوضاع به ثبات برسد را نیرنگ میخوانند و نمیپذیرند. ابن عباس نیز همین نظر را میپسندند ولی حضرت نمیپذیرند.
- مقدمات فتنه جمل
- عملکرد امام(ع) باعث ایجاد ناراحتیهایی بین افرادی مانند طلحه و زبیر شد. اینان توقع حکومت کوفه و بصره داشتند که حضرت صلاح ندیدند.
- طلحه و زبیر برای حج از مدینه خارج شدند. ازسویی عایشه که در مکه بود ادعا کرد عثمان پیش از قتل از اعمال خود توبه کرده بود و به خونخواهی عثمان اقدام کرد.
- این سه تن (عایشه، طلحه و زبیر) هسته «ناکثین» (پیمانشکنان) هستند. لشکر حضرت امیر(ع) آنها را بدون سلاح تا «ذیقار» دنبال کردند.
- امام(ع) از کوفه برای مقابله با ناکثین کمک خواستند. ابوموسی اشعری، والی آن زمان کوفه، از کمک سر باز زد. لذا حضرت امیر(ع) مالک اشتر را بر کوفه والی کردند و مالک لشکری از آنجا به بصره آوردند.
- نکته اخلاقی از کلام امام(ع)
- ابن عباس نزد حضرت امیرالمؤمنین(ع) رفت درحالیکه ایشان مشغول پینهزدن کفش بودند. حضرت فرمودند: عمارت بر شما برای من از این کفش مندرس بیارزشتر است مگر اینکه ظلمی رادفع کنم یا حقی را اقامه کنم.
کلمات کلیدی:
سلام
جلسه هیئت الزهرا
مقارن با عید سعید غدیر
سخنران: حاج آقا کرمی نیا
مداح: حسام کرمی
سه شنبه 24 آبان 1390
ساعت 11 تا 14
میزبان: سید محمد صالح عامری
کلمات کلیدی:
باسمه تعالی
با عرض سلام و ادب خدمت شما بدین وسیله گزارش جلسه دوم نگرش نو به نهج الیلاغه را تقدیم می کنم؛
موضوع جلسه: مطالب مربوط به سقیفه در نهج البلاغه
- خطبه 197؛ ماجرای غسل و کفن و دفن پیامبر(ص)
(این سخنرانى در شهر کوفه در دوران زمامدارى آن حضرت ایراد شد)
- فضائل امیر المؤمنین علیه السّلام
اصحاب و یاران حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که حافظان اسرار او مىباشند، مىدانند که من حتى براى یک لحظه هم مخالف فرمان خدا و رسول او نبودم، بلکه با جان خود پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را یارى کردم. در جاهایى که شجاعان قدمهایشان مىلرزید، و فرار مىکردند، آن دلیرى و مردانگى را خدا به من عطا فرمود.
2. در سوگ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در حالى که سرش بر روى سینهام بود قبض روح گردید، و جان او در کف من روان شد آن را بر چهره خویش کشیدم.
متصدّى غسل پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم من بودم، و فرشتگان مرا یارى مىکردند، گویا در و دیوار خانه فریاد مىزد. گروهى از فرشتگان فرود مىآمدند و گروهى دیگر به آسمان پرواز مىکردند.
گوش من از صداى آهسته آنان که بر آن حضرت نماز مىخواندند، پر بود، تا آنگاه که او را در حجرهاش دفن کردیم. چه کسى با آن حضرت در زندگى و لحظات مرگ از من سزاوارتر است؟ پس مردم! با دل بینا حرکت کنید، و نیّت خویش را در جهاد با دشمن راست بدارید.
سوگند به خدایى که جز او خدایى نیست، من بر جادّه حق مىروم، و دشمنان من بر پرتگاه باطلند، مىگویم آنچه را مىشنوید، و براى خود و شما از خدا طلب آمرزش دارم.
- به توصیه پیامبر(ص)، حضرت امیر(ع) به جمع آوری قرآن مشغول شدند.
- خطبه 192؛ قاصعه درباره جایگاه حضرت امیر(ع) نزد پیامبر(ص)
سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام علیه السّلام
من در خردسالى، بزرگان عرب را به خاک افکندم، و شجاعان دو قبیله معروف «ربیعه» و «مضر» را در هم شکستم! شما موقعیّت مرا نسبت به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در خویشاوندى نزدیک، در مقام و منزلت ویژه مىدانید، پیامبر مرا در اتاق خویش مىنشاند، در حالى که کودک بودم مرا در آغوش خود مىگرفت، و در بستر مخصوص خود مىخوابانید، بدنش را به بدن من مىچسباند، و بوى پاکیزه خود را به من مىبویاند، …. و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است، «2» پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم هر روز نشانه تازهاى از اخلاق نیکو را برایم آشکار مىفرمود، و به من فرمان مىداد که به او اقتداء نمایم. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء «3» مىگذراند، تنها من او را مشاهده مىکردم، و کسى جز من او را نمىدید، در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که خدیجه هم در آن بود و من سوّمین آنان بودم. من نور وحى و رسالت را مىدیدم، و بوى نبوّت را مىبوییدم من هنگامى که وحى بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرود مىآمد، ناله شیطان را شنیدم، گفتم اى رسول خدا، این ناله کیست؟ گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمود: «على! تو آنچه را من مىشنوم، مىشنوى، و آنچه را که من مىبینم، مىبینى، جز اینکه تو پیامبر نیستى، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر مىروى»
- رحلت پیامبر(ص) و انکار
بعد مرگ پیامبر(ص) خلیفه دوم انکار کردند؛ گفت پیغمبر(ص) غیبت کرده نه رحلت. او را نهی کردند. آیه «انک میت و انهم میتون» آیه «انقلبتم علی اعقابکم»
مغیره بن شعبه؛ به خلیفه اول و دوم و ابوعبیده جراح میرسه و اونها رو به سقیفه میبره. در سقیفه درگیری اوس و خزرج بود بر سر حاکم. ابوبکر از قول پیامبر(ص) میگه امیر از قریشه. تعارف بین این سه نفر. ابوبکر با عمر بیعت میکنه. داشت رئیس خزرج (سعد بن عباده) حاکم میشد برای همین اوس با ابوبکر بیعت کردند، خزرج هم بجز اطرافیان سعد با ابوبکر بیعت میکنند. میان مسجد و در خانه پیامبر(ص) مردم مشغول نماز بر پیکر ایشان بودند.
«السقیفه و الخلافه» عبدالفتاح عبدالمقصود و کتاب 8 جلدی «امام علی(ع)»
- کلام 67 نهج البلاغه
(وقتى در 28 صفر سال 11 هجرى ماجراى سقیفه را به امام رساندند پرسید: انصار چه گفتند؟ پاسخ شنید که انصار گفتند: زمامدارى از ما، و رهبرى از شما مهاجرین انتخاب گردد. پس امام علیه السّلام فرمود)
ردّ استدلال انصار و قریش نسبت به امامت در سقیفه
چرا با آنها به این سخن رسول خدا استدلال نکردید که آن حضرت در باره انصار سفارش فرمود: با نیکان آنها به نیکى رفتار کنید و از بدکاران آنها در گذرید! [پرسیدند چگونه این حدیث انصار «2» را از زمامدارى دور مىکند؟ پاسخ داد:] اگر زمامدارى و حکومت در آنان بود، سفارش کردند در باره آنها معنایى نداشت [سپس پرسید، قریش در سقیفه چه گفتند؟ جواب دادند: قریش مىگفتند ما از درخت رسالتیم، امام علیه السّلام فرمود] به درخت رسالت استدلال کردند! امّا میوهاش را ضایع ساختند
- الفت بین مسلمانها
سوره انفال آیه 63؛ تألیف بین قلوب مسلمانها؛ بعد پیامبر(ص) انحرافی پیش آمد که شرایط برگشت به دوران جاهلیت
عقد اخوت، ایثار انصار؛ سوره حشر
- نحوه برخورد با اهل مکتب خلفا
خداوند دشنام را ممنوع کرده «و لاتسب»
باید تبری داشته باشیم و نباید بگیم خدماتی داشتهاند. اما برای حفظ وحدت و مسایل سیاسی این مطالب را در جمع نباید مطرح کنیم.
- بعد سقیفه
عباس و ابوسفیان پیش حضرت امیر(ع) آمدند برای بیعت. جایگاه و قدرتی داشتند که میتوانستند جهت قضایا را عوض کنند. حضرت نپذیرفتند.
اصل اول: حضرت وظیفه خودشان را انجام میدادند. جنازه پیامبر(ص) را رها نکردند بروند دنبال دعواهای مسائل حکومت.
اصل دوم: حکومت وسیله است نه هدف.
خطبه 33: این نعل پاره نزد من با ارزشتر از حکومت بر شماست، مگر اینکه حقی اقامه کنم یا باطلی را دفع کنم.
در بین جلسه این سوالت پرسیده و جواب داده شد:
- آیا قرآن حضرت امیر(ع) همین قرآن ماست؟
بلی، اما توضیحات و شأن نزولهایی اضافه داشته است.
- کتابهای حضرت امیر(ع)
- صحیفه امام علی(ع): حجم کم، در غلاف شمشیر ایشان بوده. در منابع مختلف، ازجمله اهل سنت به آن اشاره شده. حدیث از صحیح بخاری
- کتاب امام علی(ع)
- مصحف امام علی(ع)؛ همان قرآن: تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آیات
*نکته: لینک صدای جلسه
کلمات کلیدی:
باسمه تعالی
با عرض سلام و درود بدین وسیله گزارش جلسه اول نگرشی نو به نهج البلاغه را تقدیم می کنم؛
موضوع جلسه: نکوهش دنیا
ابتدا جناب آقای زعفرانی موارد زیر را در مورد سندیت نهج البلاغه فرمودند:
- ادبی بودن نهج البلاغه
- نوع بیان تنها از امام بر می آید
- سندهای این مطالب در کتب دیگر موجود است
سپس در مورد موضوع جلسه به نامه ها، حکمتها و خطبه های زیر اشاره فرمودند:
- حکمت 456
بهاى جان آدمى
و درود خدا بر او، فرمود: آیا آزاد مردى نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهایى براى جان شما جز بهشت نیست، پس به کمتر از آن نفروشید!
- خطبه 32
التزهید فی الدنیا
اى مردم باید دنیاى حرام در چشمانتان از پر کاه خشکیده، و تفالههاى قیچى شده دام داران، بىارزشتر باشد، از پیشینیان خود پند گیرید، پیش از آن که آیندگان از شما پند گیرند، این دنیاى فاسد نکوهش شده را رها کنید، زیرا مشتاقان شیفتهتر از شما را رها کرد.
- نامه 31
همانا دنیا پرستان چونان سگهاى درنده، عو عو کنان، براى دریدن صید در شتابند، برخى به برخى دیگر هجوم آورند، و نیرومندشان، ناتوان را مىخورد، و بزرگترها کوچکترها را. و یا چونان شترانى هستند که برخى از آنها پاى بسته، و برخى دیگر در بیابان رها شده، که راه گم کرده و در جادّههاى نامعلومى در حرکتند، و در وادى پر از آفتها، و در شنزارى که حرکت با کندى صورت مىگیرد گرفتارند، نه چوپانى دارند که به کارشان برسد، و نه چرانندهاى که به چراگاهشان ببرد. دنیا آنها را به راه کورى کشاند.
- حکمت 130
توجّه به فنا پذیرى دنیا و درود خدا بر او، فرمود: (امام علیه السّلام، وقتى از جنگ صفّین برگشت و به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید رو به مردگان کرد.) اى ساکنان خانههاى وحشت زا، و محلّههاى خالى و گروهاى تاریک، اى خفتگان در خاک، اى غریبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پیش از ما رفتید و ما در پى شما روانیم، و به شما خواهیم رسید. امّا خانههایتان! دیگران در آن سکونت گزیدند؛ و امّا زنانتان! با دیگران ازدواج کردند، و امّا اموال شما! در میان دیگران تقسیم شد! این خبرى است که ما داریم، حال شما چه خبر دارید؟ (سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود) بدانید که اگر اجازه سخن گفتن داشتند، شما را خبر مىدادند که: بهترین توشه، تقوا است.
- خطبه 209
روش استفاده از دنیا با این خانه وسیع در دنیا چه مىکنى؟ در حالى که در آخرت به آن نیازمندترى. آرى اگر بخواهى مىتوانى با همین خانه به آخرت برسى! در این خانه وسیع مهمانان را پذیرایى کنى، به خویشاوندان با نیکوکارى بپیوندى، و حقوقى که بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى، پس آنگاه تو با همین خانه وسیع به آخرت نیز مىتوانى پرداخت
- خطبه 133
تقوا و روش برخورد با دنیا کسى که جامه تقوا بر قلبش بپوشاند، کارهاى نیکوى او آشکار شود، و در کارش پیروز گردد. پس در به دست آوردن بهرههاى تقوا فرصت غنیمت شمارید، و براى رسیدن به بهشت جاویدان رفتارى متناسب با آن انجام دهید، زیرا دنیا براى زندگى همیشگى شما آفریده نشده، گذرگاهى است تا در آن زاد و توشه آخرت بردارید، پس با شتاب، آماده کوچ کردن باشید و مرکبهاى راهوار براى حرکت مهیّا دارید.
در نهایت این جلسه با قرائت زیارت آل یاسین و پذیرایی به اتمام رسید.
* نکته: فایل صوتی این جلسه به گزارش پیوست شده است
http://meghdad82.persiangig.com/audio/HeiatolZahra-NahjolBalaqe1-900706-HjZaferani-1.mp3
*نکته: جلسه دوم این کلاس در چهارشنبه 20 مهر 1390، ساعت 7 تا 9 شب در مکان زیر برگزار می شود:
نشانی: میدان قدس (تجریش)، خیابان دزاشیب (کبیری)،
جنب آتشنشانی، خیابان رمضانی، جنب مسجد حضرت زهرا(س)
حسینیه امام علی(ع)
کلمات کلیدی: