سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش سه گونه است: کتابی گویا و سنّتی دیرینه و«نمی دانم»[=اقراربه نادانی] . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
هیئت الزهرا (سلام الله علیها) ؛ رهروان شهدا
 
خلاصهای از وقایع سفر مشهد؛ ایام زیارت مخصوصه سال 90

سلام

خلاصه‌ای از وقایع مشهد، از زبان یکی از هم‌سفران.
در تاریخ شنبه 28 آبان 90 این نوشته به فهرست نوشته‌های برگزیده در مجله پارسی نامه افزوده شده است.
- - - - - -

«بسم الله الرحمن الرحیم

شب بود. شب عشق.
ساعت 8 شب سه‌شنبه 26 مهر 90 با اتوبوس راه افتادیم.
در اتوبوس گل گفتیم و گل شنیدیم.
دوستان پونزدهی زحمت کشیده بودند و تعدادی فیلم با خودشون آورده بودند.
در همان حین حزب‌های قرآن هم بین دوستان پخش شد
تا ختم قرآنی برای خشنودی امام رضا(ع) در زمان مسافرت انجام شود.
بعد از نمایش فیلم برخی از دوستان کمبود خواب‌شان را جبران کردند.
برخی کمبود هم‌صحبت بودن،
برخی هم کلی چیز گوش دادند!

نزدیکی‌های ظهر چهارشنبه بود که رسیدیم به ترمینال مشهد مقدس.
برخی از دوستان با BRT و برخی دیگر با تاکسی خود را از ترمینال به حسینیه رساندند.
در حسینیه بعد از جا افتادن‌مون جلسه کوتاهی برای توجیه سفر برگزار شد.
اصل یادآوری این موضوع بود که این ایام، ایام خاصی است
و همگی آن را قدر بدانیم.
در این حین بود که بازار عکس یادگاری گرفتن داغ بود!!!

در فرصت کوتاهی که تا نماز بود؛
دوستان برای نماز و نیایش و زیارت مختصر به حرم مشرف شدند.
برای ناهار به حسینیه برگشتند.
شهردار این ناهار دوستان پونزدهی بودند.
بعد از ناهار از بیانات مختصر و مفید حضرت حجت الاسلام گل‌پیچی بهره بردیم.
پس از سخنرانی مدتی به استراحت پرداختیم.

نوبت شام رسید.
شهردار شام دوستان شانزدهی بودند.
نکته جالب بعد از شام، درست‌کردن چای گل گاو زبان توسط شهرداران زحمت‌کش بود که خیلی خیلی چسبید! 
مجدداً حاج آقا گل‌پیچی مدتی را به سخنرانی پرداختند و همه را مستفیض کردند.
سپس دوستان  مدتی به تفریحات سالم از جمله گوجه، والیبال نشسته و ردکن‌بره پرداختند.
بعد از آن عده ای به حرم مشرف شدند و باقی به استراخت مشغول شدند
تا خود را برای زیارت نیمه‌شب آماده کنند.

پنج‌شنبه صبح دوستان چهاردهی زحمت صبحانه را کشیدند.
حلیمی بس عالی!
بعد از صبحانه اتفاقی بسیار عالی روی داد.
در عین تعجب همگان، حاج آقا جاودان قدم‌رنجه فرمودند
و با حضور خود همه را مسرور و مستفیض کردند.

اما ناهار آن روز را دوستان سیزدهی مدیریت کردند که بسیار ناهار خوش‌مزه‌ای بود!
بعد از ناهار نیز همان اتفاقات روز گذشته روی داد.

اما شب جمعه که به روایتی مصادف با شهادت امام رضا(ع) بود،
با عده‌ای از دوستان راهی مجلس حاج آقا جاودان شدیم
که علاوه‌بر سخنان ایشان، از مراسم عزاداری استفاده بکنیم.
عده ای دیگر نیز از مراسم‌های موجود در حرم مطهر رضوی(ع) بهره بردند.
بعد از آن نیز برخی به استراحت پرداختند
و برخی به حرم مطهر مشرق شدند تا شب آخر حضور در مشهد را در حرم سر کنند.

صبح جمعه بود که بعد از نماز و استراحت مختصر،
برای زیارت وداع راهی حرم مطهر شدیم.
حال خوشی بود.
اما چه تلخ است وقت جدایی.

حدود ساعت 9 صبح بود که با اتوبوس به مقصد نیشابور حرکت کردیم
تا از نیشابور قطار تهران را سوار شویم و به شهر و دیارمان باز گردیم.

حوالی ساعت 12 شب بود که پا در راه آهن تهران گذاشتیم.
سفر بسیار عالی‌ای بود.
جای همه دوستان خالی...

به امید آنکه روزی کاروانی به مقصد کربلا و مدینه راه بیندازیم...»

+ عکس هم‌سفران مشهد

یا علی


نوشته شده توسط مسعود مسیح تهرانی 90/8/27:: 12:17 عصر     |     () نظر
درباره

هیئت الزهرا (سلام الله علیها) ؛ رهروان شهدا


مدیر وبلاگ : مسعود مسیح تهرانی[127]
نویسندگان وبلاگ :
سیدمحمدصالح عامری (@)[19]

سیدمحمدصادق امامی (@)[73]

ناصر مطیع (@)[17]

مجتبی کریمی نیا (@)[122]


صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها